از قبل از ورود اسلام به کشورایران، مردمان این مرزوبوم تشریفات مشهد عبادت گاه های خویش را تزئین می کردند و کوشش خویش را بر این می گذاشتند که محل خلوت با خدای خود را به زیباترین صورت ممکن بسازند. بعداز ورود اسلام به کشورایران استعمال از تزئینات معماری در مسجدها ارتقا پیدا کرد. یکی از زیباترین این موادسازنده هنر به کارگیری از کاشی مسجد بود، که هنوز هم جزء لاینفک زیبائی مسجد اهل ایران میباشد. رنگ سپید خط نوشته مذهبی بر روی رنگ لاجورد مسئله، نماد از موفقیت نوروروشنایی بر تیرگی داراست.
مقایسه فضاها در الگوی مسجد شبستانی و مساجد ایوانی
مجموعاَ مدل شبستانی خط سیری معمولی و سرراست را در دست کاربر میگذارد. تغییر تحول احساس گوشه و کنار در دور و اطراف های گشوده و بسته به یک باره و فارغ از پیشگفتار چینی واقعه می افتد. طرح معماری آن فقط به پاسخی معمولی و مصرح به نیازهای کارکردی بسنده می نماید، که به عبارتی اقامه نماز میباشد. در اینگونه الگویی قابلیت و امکان تجارب فضایی و سلسله مراتبی برای استفاده کننده فراهم نمیشود و وی شم حضور در جای را به خیر تجربیات نمی نماید درصورتیکه که الگوی چهار ایوانی دارنده روندی بغرنج خیس و پیرایش فضایی توسعه یافته تری میباشد.
با اضافه کردن تراس، خط سیر کم آب مدل شبستانی به الگویی جالب از تجربه متنوع فضایی تبدیل میگردد. تغییرو تحول جای از فضای گشوده و بسته از روش فیلتری نصفه گشوده به نام حیاط شکل میگیرد که به هر دو محیط قرابت دارااست. همینطور دسترسی به مقدس ترین فضای مسجد یا این که به عبارتی محراب، با طی کردن سلسله مراتب و حریم بندی واقعه می افتد. وصال به فضای محراب نیاز به مهیا سازی قلبی و خیالی داراست.
عبور از تراس رفیع مسجد با شکوه لایتناهیش نمازگزار را به خرد بودنش در قبال بزرگی پروردگار باخبر می سازد. فضای رازآلود تراس که بر تاثیر گستردگی بعد ها در طول، بازی های فروغ و روشنایی و سایه طرح های پرپیچ و تاب تزیینی و مقرنس های پرابهام تاسیس شده است. شخص را از اذهان معاش روزانه بیرون و متوجه حضور در فضایی شیخ می نماید. معماری تراس این استعداد کم عقل را ساخت می نماید تا نماز رمز و نیازی باشد با تک تک وجود. اینراه حل معمارانه چگونگی حضور در فضای معنوی مسجد را افزایش می دهد، در حالی که دسترسی بدون واسطه به فضای اساسی در مساجد شبستانی مجال شایستگی دیوانه را از نمازگزار میگیرد.